الان که دارم این پست و میزارم. رو تابی که آقا سید واسه نوه هاش تو حیاطشون درست کرده نشستم!همین تازه نشستم!داشتیم با آقا سید به خدمت باغچه ها میرسیدیم حسابی خوشگلشون کردیم یه طرف که درخت یه طرف هم سبزیجات و گل !تو این هوای آلوده تو این شهر غریب اینجا هواش با همه جای این شهر و خونه هاش فرق داره!!معصومه خانم در حال پایین اومدن از پله هاست با سینی ای که احتمالا توش سه فنجون چای و نبات و کشمشو قنده!جای شما خالی!من رفتم!
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت