loading...
مانا وبلاگ معرفی سایت ها
مانا بازدید : 15 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)

  بازگشایی مدارس که هر سال در کشور ما از اول مهر می باشد، در واقع بهار یادگیری نو نهالهان، دانش آموزان و حتی دانشجویان است. در آغاز سال تحصیلی جدید همگی فراگیران با شور و اشتیاقی وافر و در حدی ستودنی در مراکز یادگیری دانش ظاهر می شوند و طلیعه بهار دانش را علاقمندان به علم با سرتاسر وجود ظاهری و باطنی خویش جشن می گیرند و مشتاقانه چشم به دهان مربی و معلم و گوش جان به کلامشان می سپارند تا شاید از همان ابتدای شروع سال تحصیلی نو از نواهای ایشان موقعیت بهتر خود را در تحصیل بازیابند.

   هر یادگیرنده ای اعم از خردسال و بزرگسال دوست دارد که اندوخته هایش را به کار گیرد و یا از میزان اندوخته هایش دیگران هم اطلاع داشته باشند، اما آیا به راستی دانش آموزان و دانشجویان ما چیزی یاد می گیرند که به اصطلاح امروزی در آنها تغییر حاصل کند و آنها هم به نوبه خود حامل تغییر باشند؟

  هر روز از صبح زود بیدار شدن و تا ظهر و گاهی هم بعد از ظهر سر کلاس درس رفتن و گوش دادن و یادداشت برداشتن و یا جزوه کپی کردن، حاصلش چیست؟ با سواد شدن برای داشتن یک زندگی بهتر یا سیاه شدن در درس زندگی.

  واقعاً دلیل این که اکثر محصلان و دانش آموختگان ایرانی این قدر کم از اندوخته های علمی استفاده می کنند یا  سود می جویند چیست؟ آیا چیزی یاد نمی گیرند یا روش به کارگیری دانش را نمی آموزند؟ که در هر دو صورت آن که بازنده است یادگیرنده و به تبع آن آسیب وارده هم به جامعه ای که در آن فرد زیست می کند و نشو ونما می یابد.

  مربیان تعلیم و تربیت، مدیران، معلمان و اساتید در زمینه وضعیت موجود تا چه حد دخیل هستند؟ و آیا خود آنها هم قربانیانی نیستند که در میدان یادگیری دانش به قربانگاه رفته اند؟

   حفظ مطالب درسی کتابهای ادبیات، تاریخ و جغرافیا ، فرمول های فیزیک، شیمی، زیست و ریاضی تا چه اندازه قدرت درک دانش آموزان را در حل مسائل علمی یاری می دهد؟ و دانش آموز ایرانی تا چه حدی توانایی تجزیه و تحلیل و قدرت فهم مسائل را دارد؟

  متاسفانه یه عمر به سر کلاس درس می رویم، گوش می کنیم، نگاه می کنیم و یادداشت بر می داریم و برای امتحانات به شدت هر چه تمامتر حفظ می کنیم و بالاخره نمره قبولی می گیریم از دوران ابتدایی به دوران راهنمایی، متوسطه و دانشگاه می رویم، مدرک می گیریم و ... و هنوز نمی دانیم که از زندگی چه می خواهیم، و اصلاً چرا درس خواندیم و این همه حفظ کردن و یادداشت کردن و امتحان دادن چه سودی داشت و حتی بعضی مواقع نمی دانیم معنی اسم خودمان چیه و یا اینکه شهر ما چگونه شهر شد و منظور سعدی از فلان شعر چه بود. بنی آدم اعضای یکدیگرند         خوب بنی آدم اعضای یکدیگرند و چون عضوی را به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار     خوب همین این که معنی ندارد و لازم نیست به مغزمان فشار بیاوریم بنی آدم که مشخصه و اعضای آدمها هم که معلومه بقیه هم دیگر حفظیم و السلام این همه بحث و مداقه و نظر نمی خواهد درس خواندن یعنی همین و بس. بقیه درس ها هم همینطور در فیزیک یه نیوتن شانسی بر می خوره به افتادن سیب از درخت و فرمول نیوتن این هم از فیزیک و شیمی و زیست و این داروین با نظریه تکاملی اش. من همه چیز را می دانم همه را حفظ هستم، پس من یک دانش آموز، دانشجو و دانشمند ایرانی هستم.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 154
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 101
  • بازدید سال : 334
  • بازدید کلی : 6,676