loading...
مانا وبلاگ معرفی سایت ها
مانا بازدید : 49 شنبه 06 مهر 1392 نظرات (0)
براي آشنايي با نرم افزار FMDB اين دو لينك ملاحظه شود:

خريد نسخه كامل نرم افزار اطلاعات فيلم فهندژ FMDB

نرم افزار اطلاعات فيلم فهندژ FMDB نسخه آزمايشي

سال تولید: 1934
فرانسه / درام‏
سياه و سفيد / 305 دقيقه
بازيگران عمده: هاري بور، شارل وانل، هانري كراوس، شارل دولن، اودت فلورل، ژان سروه و اوران دومازي .
كارگردان: ريمون برنار.
خلاصه داستان: « ژان والژان » ( بور ) كه دوره‏ي محكوميت پر رنجي را در زنداني قرن نوزدهمي مي ‏گذراند، سرانجام موفق به فرار مي ‏شود. او، ابتدا، نظر خوشي به جامعه ندارد اما خيلي زود تحت تأثير كشيشي پارسا ( كراوس ) به خود مي ‏ايد و راه جديدي را در زندگي پيش مي ‏گيرد.
شرح فيلم: نخستين نسخه‏ي ناطق فرانسوي ‏ها از رمان پرآوازه‏ي ويكتور هوگو كه از جهت كار برنار چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما اغلب بازيگران نقش‏هي اصلي آن با استقبال روبه‏رو شدند؛ به خصوص بور و وانل ( در نقش « بازرس ژاور » ). 
فهندژ:برخي ديگر از نسخه ها هم بسيار دلچسبند از جمله:

بي نوايان (Les Miserables)

كارگردان: Tom Hooper

http://www.naghdefarsi.com/images/stories/rooz/naghd/PI/life-of-pi-poster.jpg

نویسنده : Claude-Michel Schönberg (book), Alain Boublil

بازیگران: Hugh Jackman, Russell Crowe , Anne Hathaway

خلاصه داستان :

ژان وارژان كه از زندان آزاد شده، آماده آغاز زندگی شرافتمندانه ای میشود. چند سال بعد او به یك مالك پولدار تبدیل می شود. قول او به فاحشه ای در حال مرگ مبنی بر نگهداری از فرزند او باعث به وجود آمدن جریانی می شود كه بازرسی كه سالها در پی یافتن وارژان است او را پیدا كند. وارژان اینبار به همراه یك كودك شروع به فرار از دست بازرس می كند. سالها بعد ...

 

منتقد: جیمز براردینلی (امتیاز 9 از10)

«بینوایان/Les Miserables» كه به عقیده ی عده ای بهترین رمان نوشته شده به زبان فرانسه است، تا به حال تقریباً به هر شكل قابل تصور مورد اقتباس قرار گرفته است. این اقتباس ها شامل چندین فیلم سینمایی، سریال های تلویزیونی كوتاه به زبان فرانسه و انگلیسی، اقتباس های آزاد با همین تم و موضوع، و چند كمیك بوك می شود. اما رمان تاریخی ویكتور هوگو احتمالاً شهرت خود را بیش از هر چیز مدیون تئاتر موزیكالی است كه در سال 1985 در منطقه ی وست اِند روی صحنه رفت و دو سال بعد در براودوی به كار خود پایان داد. از اوایل دهه ی 1990، تلاش های فراوانی صورت گرفته است تا از روی این تئاتر پرتجمل یك فیلم سینمایی تولید شود. زمانی كه این پروژه در مرحله ی پیش تولید اسیر بود، حداقل سه نسخه ی اقتباسی غیر موزیكال از رمان «بینوایان» ساخته شدند: نسخه ی به یادماندنی Claude Lelouch محصول 1995، یك فیلم مهم انگلیسی زبان محصول سال 1998 ساخته ی بیلی آگوست و با هنرنمایی لیام نیسون و جفری راش، و یك سریال تلویزیونی كوتاه محصول سال 2000 با بازی ژرارد دپاردیو و جان مالكوویچ. نسخه ی موزیكال سینمایی سرانجام در سال 2011، پس از آنكه تام هوپر/ Tom Hooper كارگردان فیلم «سخنرانی پادشاه/The King's Speech» مسئولیت ساخت آن را برعهده گرفت، وارد مرحله ی تولید شد. كنون، بیست سال پس از تلاش های اولیه برای ساخت آن، این فیلم سرانجام روی پرده رفته است.

طرفداران نسخه ی تئاتری با دیدن این فیلم ناامید نخواهند شد. هوپر، در عین اینكه با موفقیت تمام در نسخه ی موزیكال خود محدودیت های یك اجرای تئاتری را پشت سر می گذارد، درونمایه و حال و هوای آن را حفظ می كند. از بسیاری جهات، این فیلم بیش از آنكه موزیكال باشد، یك اُپرا به شمار می رود. رقص و گفتگوی چندانی در كار نیست. بیشتر صحبت ها به سبك تك خوانی بیان می شوند و موقع اجرا دوربین روی نمای نزدیك چهره ی خواننده تمركز می كند. قابل درك است كه در فیلم «بینوایان» بعضی از قطعات موسیقی نسخه ی تئاتری حذف شده اند، اما تمامی سرودهای مهم اثر دقیقاً و با كیفیتی فوق العاده اجرا می شوند. یك ترانه ی جدید هم در این فیلم وجود دارد كه به احتمال زیاد بیشتر برای این در فیلم گنجانده شده تا آن را شایسته ی دریافت جایزه ی اُسكار گرداند.

«بینوایان» از نظر جلوه های بصری اثر بی نظیری ست و طراحی صحنه و لباس آن، حتی با وجود رقیب جدی ای مانند فیلم «لینكلن/Lincoln» در میان فیلم های سال 2012 همتایی ندارد. هوپر در خلق مجدد فضای فرانسه ی قرن 19 میلادی عالی عمل می كند و از همین لحاظ است كه فیلم تفاوت خود را نسبت به نسخه ی زنده نشان می دهد. ارتباط نزدیك میان خواننده هایی كه مستقیماً رو به تماشاگر در حال اجرا هستند در فیلم وجود ندارد اما به جنبه های سینمایی آن این كمبود را جبران می كنند.

زمانی كه تئاتر «بینوایان» در سال 1985 برای اولین بار در وست اِند بر روی صحنه رفت، بسیاری از طرفداران وسواسی ویكتور هوگو وحشت زده شده بودند. از روی اجبار، داستان خلاصه و كوتاه شده بود. این اتفاق در فیلم هم افتاده و تا مرزی پیش می رود كه میتوان آن را نقیصه ی فیلم دانست. ریتم فیلم نیز یكدست نیست. دو سوم اول فیلم (تا آن نقطه ای از داستان كه اگر اجرا به صورت تئاتر بود، آنتركتی اعلام می شد) از لحاظ احساسی در مقایسه با یك سوم پایانی، درگیر كننده تر است. سكانس نبرد در پشت سنگر ها جالب توجه ترین بخش فیلم «بینوایان» نیست.

داستان فیلم در سال 1815 در فرانسه آغاز می شود. ژان والژان (هیو جكمن/ Hugh Jackman) بعد از طی محكومیت 19 ساله ی خود به دلیل دزدیدن یك قرص نان، از زندان آزاد می شود. او پس از آنكه شرایط اجباری آزادی مشروط خود را زیر پا می گذارد و تصمیم می گیرد زندگی شرافتمندانه ای را آغاز كند، نام خود را تغییر می دهد تا از تعقیب سرسختانه ی بازپرس ژاور (راسل كرو/ Russell Crowe) كه به شدت علاقه دارد والژان را به چنگال عدالت برگرداند، در امان بماند. هشت سال بعد، او كارخانه داری ثروتمند و شهردار شهر «مونت فرمی» شده است. در آنجا، والژان فاحشه ای به نام فانتین (آنه هاتاوی/ Anne Hathaway) را از دستگیری نجات می دهد و به این شكل خود را در معرض خطر شناخته شدن توسط ژاور قرار می دهد. فانتین به بیماری مهلكی دچار است، با این حال پیش از آنكه بمیرد، والژان موافقت می كند تا از دختر كوچك او كوزت (ایزابل آلن/ Isabelle Allen) نگهداری كند. وقتی چیزی نمانده تا بازرس ژاور، والژان را شناسایی كند، او مجبور است مجدداً خود را گم كند، و این بار كوزت هم به عنوان دخترخوانده اش همراه اوست. نزدیك به یك دهه بعد، كوزت كه حالا بزرگ شده (آماندا سیفراید/ Amanda Seyfried) عاشق یك جوان انقلابی به نام ماریوس (ادی ردماین/Eddie Redmayne) می شود. اما سه عنصر اساسی هستند كه احتمال خوشبخت شدن آنها را به چالش می كشند: دخالت های اپونین (سامانتا باركس/ Samantha Barks)، زن جوانی كه عشق یك طرفه ی بیمارگونه ای نسبت به ماریوس دارد، خیزش مردمی در سراسر شهر كه به شكلی بی رحمانه توسط نظامیان سركوب می شود، و ترس خود والژان از اینكه با ازدواج كوزت، او را از دست بدهد.

نقش آفرینی های فیلم همانقدر خوب هستند كه در تبلیغات گفته شده است، و حتی ضعیف ترین خوانندگان یعنی «ساشا بارن كوئن/Sacha Baron Cohen» و «هلنا بنهام كارتر/Helena Bonham Carter» بهتر از آنچه توقع می رود ظاهر شده اند. هر كسی نوشته های مربوط به خودش را آواز می خواند و هوپر روشی غیرمعمول در پیش گرفته و ترانه ها را به صورت زنده و سرصحنه ضبط كرده است (به جای آنكه آنها را از پیش ضبط كند و از بازیگران بخواهد سر صحنه ی فیلمبرداری لب خوانی كنند). با توجه به مقدار كم دیالوگ هایی كه به صورت صحبت بیان می شوند، به كار گرفتن این روش منطقی به نظر می رسد. به این شكل به هیچ یك از بازیگران نمی شود و صدایشان تحت الشعاع صدای بازیگران موفق تر قرار نمی گیرد. لزومی نداشته كه برای موفقیت كار از حضور هنرمندان به نام عرصه ی اُپرا و آواز مانند مارنی نیكسون/ Marni Nixon بهره جسته شود.

دو مورد از نقش آفرینی های فیلم قابلیت این را دارند كه مورد توجه اعضای كادمی اُسكار قرار بگیرند. اجرای هیو جكمن در نقش ژان والژان، انسان خوبی كه كارهای بدی انجام داده و در جستجوی رستگاری ست، متنوع و جالب توجه است. او باموفقیت تمام شخصیت والژان را در قالب زندانی لاغر اندام و خشنی كه در صحنه ی ابتدایی می بینیم، و همچنین سنین بالاتر به نمایش می گذارد. حنجره اش برای آوازها مناسب است. آنه هاتاوی نیز شانس زیادی دارد تا به خاطر بازی خود در نقش فانتین در رشته ی بهترین بازیگر نقش مكمل زن كه امسال رقبای چندانی هم برای آن دیده نمی شوند، برنده ی جایزه شود. او نه تنها بهتر از آنچه انتظار می رود آواز می خواند، بلكه این نقش بهترین نقش آفرینی او تا به امروز است. این از آن دست مواردی ست كه یك بازیگر خود را آنقدر بالا می كشد تا بتواند نیازهای یك نقش را برآورده كند.

راسل كرو در نقش ژاور به صورت عجیبی دست كم گرفته شده است. آواز خواندن او استادانه است اما احتمال اینكه مورد تشویق زیادی قرار بگیرد كم است. آماندا سیفراید و ادی ردماین (نقش اول مرد در فیلم «هفته ی من با مریلین/My Week with Marilyn») هم خوب ظاهر شده اند، هر چند هر دوی آنها حداقل تا جایی كه در این فیلم دیده می شود در آواز خواندن موفق تر از بازیگری عمل می كنند. دو نقطه ضعف فیلم، كوئن و كارتر هستند كه در نقش خانم و آقای تناردیه بازی می كنند. صدای آنها به خوبی صدای باقی بازیگران نیست. و با وجود اینكه هر دوی آنها در به نمایش گذاشتن حس نفرت انگیز بودن عالی عمل می كنند، تصویر بیش از حد متفاوتی كه از شخصیت ها ارائه می دهند كمی بیجا و نامتناسب به نظر می رسد. چنین كاری بر روی صحنه ی تئاتر بهتر از پرده ی سینما جواب می دهد.

سازندگان فیلم نهایت سعی خود را كرده اند تا نسبت به تئاتر «بینوایان» ادای دین كنند. كلم ویلكینسون/ Colm Wilkinson بازیگر نقش ژان والژان در آن نمایش، در نقش نه چندان غیر مهم شخصیت اسقف داین ظاهر می شود. یكی دیگر از بازیگران آن تئاتر، فرانسیس روفل/ Frances Ruffelle در نقش یك فاحشه حضور افتخاری كوتاهی در فیلم دارد. سامانتا باركس، كه در نسخه ی تئاتری اجرای لندن این نمایش هم نقش اپونین را بازی كرده بود (همچنین در كنسرت یادبود سالگرد 25 سالگی این نمایش)، اینجا هم در همان نقش حاضر می شود. علاوه بر آن، نقش بسیاری از شخصیت های جزئی فیلم توسط افرادی ایفا شده كه زمانی در اجرای تئاتری این اثر شركت داشته اند.

هوپر آنچه لازمه ی حفظ لحن جدی داستان است را انجام می دهد و سعی نمی كند از لحاظ جلوه های نمایشی از فیلم های موزیكال مهم سالهای اخیر مانند «شیكاگو/Chicago»، «دختران رؤیایی/Dreamgirls» و «نه/Nine» پیشی بگیرد. به جای آن، او از منبع اصلی داستان هم به اندازه ی نسخه ی موزیكال آن الهام می گیرد. نتیجه ی كار، اثر مجذوب كننده ای ست كه بدون شك تماشاگران را شیفته ی خود كرده و به یكی از آثار موفق از لحاظ تجاری در فصل تعطیلات بدل خواهد شد. شاید 20 سال انتظار برای این فیلم زمان زیادی باشد، اما با چنین نتیجه ای، چه كسی می تواند بگوید كه فیلم ارزش این انتظار را نداشت؟

اختصاصی نقد فارسی

مترجم: الهام بای


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 154
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 104
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 116
  • بازدید ماه : 195
  • بازدید سال : 428
  • بازدید کلی : 6,770